سلام به پاییز
این روزها...
این روز ها که ازمن دوری، دلم برایت تنگ می شود. وقتی صدای خنده هایت را در خانه به سکوت نشسته مان نمی شنوم ، خاطرم پریشان می شود. وقتی به یاد خنده هایت می افتم ، زل میزنم به خیالم که پر شده از شیرینی لحظاتی که بوی تو آرامم میکرد. عزیزتر از جانم ، این روزها که از هم دوریم دلم سخت برایت دلتنگی می کند. صدایت و و قاب عکست ، این روزها تنها دل خوشی من است.
نویسنده :
مهدي
16:39
تا خنده...
تاخنده تو مي چكد از خوشه لب ها بيچاره بمي ها و غم نرخ رطب ها
نویسنده :
مهدي
9:31
با آرزوي شادي براي همه.
زندگي يعني : بخند، هرچند که غمگيني. ببخش، هرچند که مسکيني. فراموش کن، هرچند که دلگيري. اينگونه بودن زيباست، هرچند که آسان نيست.
نویسنده :
مهدي
12:00
تقدیم به نگاه های مهربان
ایستادن...
ایستادن اجبار کوه بود، رفتن سرنوشت آب. افتادن تقدیر برگ و صبر پاداش آدمی! پس بی هیچ چشم داشتی حراج محبت کنیم ، که همه ی ما فقط خاطره ایم! ...
نویسنده :
مهدي
10:33
وهرروز...
و هر روز به خورشید می سپارمت... تا مبادا به سایه غم گرفتار شوی! ...
نویسنده :
مهدي
10:29