آيدين شكريانآيدين شكريان، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 14 روز سن داره

آيدين عزيزم

گلهاچوبه باغ...

    گلها چو به باغ جلوه را ساز کنند در غنچه نخست هفته ای ناز کنند چون دیده به دیدار جهان باز کنند از شرم رخت ریختن آغاز کنند. ...
19 ارديبهشت 1394

باز باران...

باز باران، با ترانه، با گهر های فراوان می خورد بر بام خانه. من به پشت شیشه تنها ایستاده در گذرها، رودها راه اوفتاده. شاد و خرم یک دو سه گنجشک پر گو، باز هر دم می پرند، این سو و آن سو می خورد بر شیشه و در مشت و سیلی، آسمان امروز دیگر نیست نیلی. یادم آرد روز باران: گردش یک روز دیرین؛ خوب و شیرین توی جنگل های گیلان. کودکی ده ساله بودم شاد و خرم نرم و نازک چست و چابک از پرنده، از خزنده، از چرنده، بود جنگل گرم و زنده. آسمان آبی، چو دریا یک دو ابر، اینجا و آنجا چون دل من، روز روشن. بوی جنگل، تازه و تر همچو می مستی دهنده. بر درختان میزدی پر، هر کجا زیبا پرنده. برکه ها آرام و آبی؛ برگ و گل هر...
15 ارديبهشت 1394