آيدين شكريانآيدين شكريان، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 16 روز سن داره

آيدين عزيزم

خدایا ببخش

خدایا ببخش، اگر هنوز باور  ندارم که تا تو نخواهی ،هیچ برگی از درخت نخواهد افتاد . خدایا ببخش ،اگر هنوز باور ندارم که غیر از تو نباید به کسی پناه ببرم . خدایا ببخش ،اگر هنوز به درک واقعی از مفهوم خوشبختی  نرسیده ام. ببخش، اگر هنوز باور ندارم که تنها مرجع بی پناهان تویی. ببخش، اگر هنوز قدردان اینهمه نعمت که به من دادی نبوده ام . خدایا ببخش، اگر هنوز نفهمیده ام که به این بنده حقیرت  نظر داری ومن ناباورانه دنبال عنایت بندگانت بوده ام. خدایا ببخش...   ...
30 بهمن 1392

دوستت دارم.

صدای نفسهای تو را می شنوم ،صدای نفسهای پاک کودکانه ات را. من صدای مخملی نازدانه ام را که با تمام کنجکاوی اش و باتمام وجودش سعی می کند کلمه ای را ادا کند،احساس می کنم. شادی کودکانه فرزندم را می بینم، لبخند هایی که به سادگی شکل می گیرد وصدای دلنواز خنده هایی که سخت ترین دلها را نیز به وجد می آورد. به شادی ات و به شاد بودنت ،سخت نیاز دارم.مرا به هربهانه ای به شادی وادار. دل گرفته ام را ببین وبرایم شادی کن تا اندکی از التهاب درونم کاسته شود. دوستت دارم عزیزم. ...
24 بهمن 1392

خدایا مچکریم .

خدایا ممنونم ازت که این قدر حالم خوبه ،اینقدر خوشحالم واز ته دل می خندم . خدایا به خاطر این همه دارایی که به من دادی ازت مچکرم. از اینکه مرا اینقدر ثروتمند کردی ازت سپاسگزارم . ازاینکه با این فرشته معصوم ،اینقدر دلخوشی به من دادی ازت ممنونم. خدایا مچکرم.
15 بهمن 1392

گر به همه عمر خویش با توبر آرم دمی حاصل عمر آن دمست باقی ایام رفت.

من بی بدیل ترین لحظه های زندگیم را که هر روز از تازگی اش پر از شور می شوم،  خنده هایی که با تو وپر ا ز احساس سر می کشم، شیرینی واژه هایی که هر روز با شنیدنش پراز راز می شوم، وعشق پاکی که با نگاه معصوم تو در وجودم شعله می کشد ومن ،این عشق پر از تازگی ام را ، در سبدی بافته از جنس غرور، با چشمانی پر از حس طلب ، تقدیم می کنم : به ناز ترین اتفاق زندگیم، به فرزند بی نظیرم که وجودش برایم پراز خیر الهیست. به آیدین عزیز تر از جانم که  قوام بخش روشنی ومهربانی ماست.   ...
14 بهمن 1392