آيدين شكريانآيدين شكريان، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 27 روز سن داره

آيدين عزيزم

خاطره

پسرگلم قبل ازاینکه به مسافرت بریم چون خیلی غریبه ندیده بودی ،روزهای اول سفرهمش غریبی میکردی .ازبقیه فرارمیکردی وازآغوش مادرت تکون نمی خوردی امابعدیواش یواش ازبس باهات شوخی شدعادت کردی وبه همه نزدیک میشدی .چندروز اول پشه هاحسابی ازخجالتت دراومده بودند.روزسه شنبه ،بیست وهشتم مردادبودکه موهای خوشگت راازته باماشین اصلاح کوتاه کردیم .ازاولش هم خوشقلتروخوشتیپ ترشدی .الان که سیزده ماه راردکردی حسابی شیطون شدی ،شوخی میکنی ،دوست داری یکی همش باهات حرف بزنه ،بازی کنه ،بگه ،بخنده ...خلاصه حسابی مارامخصوصاًمامانت راگذاشتی سرکار.پنجمین مروارید عزیزم هم ازسمت بالا رداومده ویواش یواش میخوای که خودت بلندشی وراه بیفتی .اگه به جایی تکیه داده باشی حدود دومتری...
6 شهريور 1392

چارلی چاپلین

آموخته ام...که مهم نیست که زندگی تا چه حدازشما جدی بودن راانتظاردارد،همه مااحتیاج به دوستی داریم که لحظه ای باوی به دوراز جدی بودن باشیم.
5 شهريور 1392

یکی ازنامه های بابالنگ درازبه جودی ابوت

دیریازودآدم پیروخسته می شوددرحالی که ازاطراف خودغافل بوده است.آن وقت دیگررسیدن به آن آرزوهاواهداف هم برایش بی تفاوت می شودوفقط اومی ماندویک خستگی بی لذت وفرصت وزمانی که ازدست رفته وبه دست نخواهدآمد. جودی کاملاًباتوموافق هستم که عده ای ازمردم هرگززندگی نمی کنندوزندگی رایک مسابقه می دانندومی خواهندهرچه زودتربه هدفی که درافق دوردست است دست یابندومتوجه نمی شوندکه آنقدرخسته اندکه شایدنتوانندبه مقصدبرسندواگرهم برسندناگهان خودرادرخط پایان می بینند.درحالی که نه به مسیرتوجه داشته اندونه لذتی ازآن برده اند. دیریازودآدم پیروخسته می شوددرحالی که ازاطراف خود غافل بوده است.آن وقت دیگررسیدن به آرزوها واهداف هم برایش بی تفاوت می شود وفقط او می...
3 شهريور 1392