آيدين شكريانآيدين شكريان، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 17 روز سن داره

آيدين عزيزم

عیدی در راه است...

سلام، سلامی از دایره واژه گان بی انتهای عشق. سلامی به زیبایی رنگهای نو رسیده از بهار.بهاری که در راه است و طراوت را ارمغان کوله بارش کرده. سلام به همه نجیب زاده های محجوب. سلام به روشنایی چشمهای کم سو . سلام بر عشق و سلام بر آیدین عزیزتر از جانم، در بهاری که در راه است و بهارانی که آرزو های بزرگ را برایش تمنا دارم. عید نوروزسال نو،  آهسته آهسته چترش را به کوچه های اخم کرده از سرمای زمستان پهن می کند و دوباره ترنم بهار، قلب های عاشق را به سحر خود گرفتار می سازد.من اینک  هفت بهار را به همراه عزیزترین هدیه ی زندگی ام به خنده نشسته ام. آرام و آسوده، قد کشیدنش را ذره ذره بو کرده ام،من با تمام بودنم به نگاههای او خو کرده ام...
25 اسفند 1397

جان بابا

آیدین جان، فرزند عزیزتر از جانم، هیچ چیز به اندازه شنیدن صدای تو آرامم نمی کند. وجود تو اکسیری است که تمام درد های درونم را تسکین می دهد. عزیز جانم، دوستت دارم، اندازه ای که آن را  فقط خدا از قلبم خبر دارد. پسر مهربان و نازنینم هر روز که تو را می بینم، هر روز که صورت معصومت را می بوسم، بارها و بارها خدا را سپاس می گویم که اجازه داد تا من هم داشتن بهترین نعمتش را تجربه کنم. از صمیم دل آرزو می کنم یک روزی،  تو هم احساس مرا پیدا کنی و به خاطر آن شکر گزار باشی. دوست داشتن واژه ای تکراری ست برای هر روز دیدنت.  
16 بهمن 1397

زمستان...

آیدین جان این روزها در حالی سپری می شود که سردی هوای زمستان همه را به کنجی نشانده است . هوا سرد است  و این خاصیت زمستان است . پسر عزیزم این روز ها هر موقع احساس سرما می کنم یاد تو می افتم . گرمای بودنت سردی زمستان را آب می کند . پسر عزیزم تو در حالی هفتمین سال زندگی ات را سپری می کنی که به زندگی ما نیز گرمی بخشیده ای . در این روز های سرد زمستان بهترین دعاهایی را که یک پدر می تواند در حق نور چشم خود داشته باشد، از صمیم دل برایت آرزو دارم.
26 دی 1397