آيدين شكريانآيدين شكريان، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 23 روز سن داره

آيدين عزيزم

به یاد پدرم

1394/10/23 15:31
نویسنده : مهدي
120 بازدید
اشتراک گذاری

امروز برای لحظاتی دلم برای پدر تنگ شد. وبلاگ پسرم آیدین را خلوتگاه خوبی دیدم برای نوشتن چند جمله ای که اندکی از اندوهم را بکاهد. دستهای پدرم همیشه بوی نان می داد، بوی زحمت و توکل . بوی تلاشی بی پایان برای راحتی ما.

پیشانی او چروک بسته بود اما او تا آخرین لحظات زندگی اش برای ما نگران بود. من در چشمان او می دیدم که حتی در آخرین نفس های زندگی ما را دعا می کند. او رفت.  سالها پیش... او رفت و تمام دلخوشی هایی که من به عشق او ساخته بودم در هم فرو ریخت.  تمام احساسی که وجودم را از غرور گرفته بود،  با رفتن او آب شد. پدر خسته بود و خسته رفت. چشمهای او و قامت استوارش برای من نماد صلابت و شکوه بود. من سالها بود که اشک او را ندیده بودم. او رفت و با رفتن اش چشمانش را به یادگار به من سپرد. من بارها با چشمهای او گریه کردم . آنقدر گریه کردم که خوب شدم.

من تمام بغض های او را گریه کردم. کاش می شد  فرصتی دست می داد تا دوباره  دستان مهربانش را می دیدم . ولی افسوس...

او رفت. سالها پیش ...

او رفت و من هر موقع یاد او می کنم، هنوز می فهمم که احساسم جاری ست.

کاش بهشت زیر پای پدران نیز بود.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)