بهترین ها رابرایت آرزومندم
عزیزترازجانم
امروز برای اولین باربود که اشک چشمای قشنگت راروی گونه هات دیدم .بارها پیشم گریه کرده بودی
اما اشکی رو صورت ماهت ندیده بودم ،امروزبرای تزریق واکسن شش ماهگیت بامادرت اومده بودی مرکز بهداشت دانشگاه.من بیرون اتاق ایستاده بودم .صدای گریه هات تاراهرومیومد.دردلم آشوبی بود...
دعا میکنم هیچ وقت غصه هاتو نبینم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی