من به شوق لبخندت سجده ميكنم.
چندروزي است كه پسرخوش خنده وبانمك ماداره روي پاي خودش مي ايسته ،اززمين خودش بلند ميشه وشروع ميكنه به راه رفتن .چندقدمي راه ميره بعدمي افته ياميشينه .براي راه رفتن بچه ها خيلي مهمه كه بتونند خودشون بلند بشن وتعادلشون راحفظ كنند .بعضيها ميگن آيدين ديرشروع به راه رفتن كرده اما من معتقدم براي هيچ چيززندگي نبايد عجله داشت وفقط بايدازلحظه هالذت برد وخداراشكركرد .ديدن خنده هاي ازته دل آيدين عزيزم ،وقتي شوق راه رفتن داره ارزشمندترين هديه خداونديست وماچقدرخوشبختيم كه اين لحظه ها ي ناب راداريم عاشقانه لبخندميزنيم .واقعاًحس بكروبي نظيري است وتنها كسي ميتوانداين گفته راتاييد كند ،كه اين لحظه هارا مثل يك خاطره دوست داشتني دريادخودش داشته باشد.من به شوق ...
نویسنده :
مهدي
10:53