حول حالنا الی احسن الحال

به روزها و ساعت های آخر سال که نزدیک می شویم انگار ثانیه ها زودتر می گذرند و لحظه ها شتاب بیشتری می گیرند .همه در تکاپوی لحظه ی سال تحویل می مانند تا بانگ تحویل سال دمیده شود. واقعاً حس تازه و خوبی ست . وقتی کنار سفره هفت سین می نشینی، شروع می کنی به شمردن ثانیه های آخر سال .انگار که بعد از این تحویل، ثانیه ها و ساعت های متفاوتی خواهی داشت و به نظر فلسفه عید هم همین است و باید تلاش کرد که لحظه ها و روزهای متفاوتی با قبل را تجربه کنیم . به حال خوب فکر کنیم و بکوشیم تا حالمان در کنارهم خوب شود. دعا کنیم تا قلبهایمان از هم دور نشود و بودن در کنار هم به ما نوید آرامش و آسایش بیشتری  بدهد. یک بار سال ها قبل بود که تصمیم گرفتم لحظه سال تحویل را تنها باشم و فقط سکوت را تجربه کنم. رفتم کنار رودخانه ای که نزدیک خانه ما بود وتنها نشستم ، آنقدر به آرامش آب خیره شدم و با خودم خلوت کردم تا اینکه غروب شد. وقتی برمی گشتم خانه حس خوبی داشتم انگار که غصه هایم را سپرده بودم به آب رودخانه که با خود ببرد. امسال نیزهمان حس خوب را دارم .سه سال است ، فرشته ای مهمان قلب های ما شده که باحرفهایش و با خنده های بی نظیرش حال ما را خوب میکند . وقتی لبخند می زند تمام غصه هایم را به آب می دهم که با خود ببرد. وقتی با من حرف می زند تنها به تدبیر مدبراللیل والنهار فکر میکنم و تنها و تنها شکر می  کنم.امیدوارم حال همه ما خوب شود و دعا کنیم از کنار هم بودن لذت ببریم. پیشاپیش سال 1394را به همه تبریک و شادباش می گویم.